Zinc |
روي ، فلز روي ، روح ، قطب پيل ولتا. |
Zinc oxid |
اكسيد روي به فرمول ZnO، اكسيد دو زنگ. |
Zincky |
(zincy، zinky) بشكل روي ، داراي ظاهري شبيه فلز روي. |
Zincography |
گراور سازي روي فلز روي ، قلمزني روي. |
Zincoid |
شبيه فلز روي ، رويي ، رويين ، (مج.) قطب مثبت. |
Zincy |
(zinky، zincky) بشكل روي ، داراي ظاهري شبيه فلز روي |