Farsi Dictionary

Zinc

روي ، فلز روي ، روح ، قطب پيل ولتا.

Zinc oxid

اكسيد روي به فرمول ZnO، اكسيد دو زنگ.

Zincky

(zincy، zinky) بشكل روي ، داراي ظاهري شبيه فلز روي.

Zincography

گراور سازي روي فلز روي ، قلمزني روي.

Zincoid

شبيه فلز روي ، رويي ، رويين ، (مج.) قطب مثبت.

Zincy

(zinky، zincky) بشكل روي ، داراي ظاهري شبيه فلز روي

Keyword

Criteria