Farsi Dictionary

Yon

شخص ان طرفي ، ان يكي ديگر، ان.

Yond

دورتر، عقب تر، ان ، انها.

Yonder

انجا، انسو، انطرف ، واقع در انجا، دور.

Yonker

(younker) نجيب زاده جوان ، جوان سلحشور، نوجوان.

Keyword

Criteria