دريغ داشتن ، مضايقه داشتن ، خودداري كردن ، منع كردن ، نگاهداشتن.
دريغ كننده.
مالياتي كه هر ماه بابت ماليات ساليانه از حقوق كسي كسر ميشود.
موضوعي
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains