With |
با، بوسيله ، مخالف ، بعوض ، در ازاء ، برخلا ف ، بطرف ، درجهت. |
Withal |
با اين ، با ان ، ضمنا، بعلا وه. |
Withdraw |
(withdrawal) پس گرفتن ، باز گرفتن ، صرفنظر كردن ، بازگيري. |
Withdrawal |
(withdraw) پس گرفتن ، باز گرفتن ، صرفنظر كردن ، بازگيري. |
Withe rod |
(گ.ش.) بداغ امريكايي. |
Wither |
پژوليدن ، پژمرده كردن يا شدن ، پلا سيده شدن. |
Withered |
پژوليده ، پلا سيده ، پژمرده ، خشكيده ، چروك خورده (از خشكي). |
Withering |
خراب كننده ، مخرب ، افسرده ، پژمرده. |
Withers |
(نظ.) جلوه گاه (در اسب)، قسمت واقع بين استخوانهاي كتف (در گردن حيوانات). |
Withhold |
دريغ داشتن ، مضايقه داشتن ، خودداري كردن ، منع كردن ، نگاهداشتن. |
Withholder |
دريغ كننده. |
Withholding tax |
مالياتي كه هر ماه بابت ماليات ساليانه از حقوق كسي كسر ميشود. |
Within |
در داخل ، توي ، در توي ، در حدود، مطابق ، باندازه ، در ظرف ، در مدت ، در حصار. |
Withindoors |
در داخل ، در منزل ، اشخاص داخل منزل ، افراد داخل. |
Without |
برون ، بيرون ، بيرون از، از بيرون ، بطرف خارج ، انطرف ، فاقد، بدون. |
Withoutdoors |
بيرون از جاي سرپوشيده. |
Withstand |
تاب اوردن ، مقاومت كردن با، ايستادگي كردن در برابر، تحمل كردن ، مخالفت كردن ، استقامت ورزيدن. |
Withy |
(گ.ش.) تركه بيد، بيد، درخت بيد. |
with the sickness |
با بيماري |
withdraw back |
برداشت |
withdrawing |
خروج - نقد کردن پول - برداشت از حساب |
withdrawn |
برداشت از حساب - خارج شده |
withdraws |
خارج |
withdraws |
برداشت |
withheld |
مانع شدن - دريغ کردن - خودداري |
withholding |
موضوعي |
withstanding |
تحمل کردن - مقاومت کردن |
withstood |
در برابر |