Farsi Dictionary

Whisper

نجوا، بيخ گوشي ، نجواكردن ، پچ پچ كردن.

Whisperer

نجوا كن ، نجوايي ، پچ پچ كننده.

Whispering campaign

انتشار مرتب شايعات عليه رجال و كانديداها.

Whispery

نجوايي ، غيبت كننده ، اهسته صحبت كننده.

whisper quiet

زمزمه آرام

whispered

زمزمه

Keyword

Criteria