غده ، دمل ، (طب) ورم روي پوست.
دختر، دختر دهقان ، فاحشه ، دختر بازي كردن.
زنا كار، دخترباز.
پيمودن ، منتقل كردن.
(go of.p)رفت.
رفت پايين
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains