Farsi Dictionary

Wed

عروسي كردن با، بحباله نكاح در اوردن ، (بزني يا شوهري) گرفتن.

Wedder

ازدواج كننده.

Wedding ring

حلقه انگشتري نامزدي يا عروسي.

Wedge

گوه(goveh)، باگوه نگاه داشتن ، با گوه شكافتن ، از هم جدا كردن.

Wedgy

گوه مانند، بشكل گوه.

Wedlock

زناشويي ، عروسي ، زفاف ، نكاح ، زوجه.

Wednesday

چهار شنبه ، هر چهار شنبه يكبار.

wedding

عروسي

wedges

قاچ

Keyword

Criteria