Farsi Dictionary

Watchful

(watchfulness) مواظب ، مراقب ، پاسدار، بي خواب ، دقيق ، هشياري ، مراقبت.

Watchfulness

(watchful) مواظب ، مراقب ، پاسدار، بي خواب ، دقيق ، هشياري ، مراقبت.

Keyword

Criteria