Farsi Dictionary

Ware

مطلع ، اگاه ، كالا ، جنس ، اجناس ، متاع ، كالا ي فروشي ، پرهيز كردن از، حذر كردن.

Ware room

(warehouse)انبار كردن ، مخزن ، انبار گمرك ، انبار كالا ، بارخانه.

Warehouse

(room ware)انبار كردن ، مخزن ، انبار گمرك ، انبار كالا ، بارخانه.

Keyword

Criteria