بيداري ، شب زنده داري ، شب نشيني ، احياء ، شب زنده داري كردن ، از خواب بيدار كردن ، رد پا، دنباله كشتي.
(گ.ش.) گل شيپوري.
بيدار، شب زنده دار، هشيار، گوش بزنگ.
بيدار كردن ، بيدار شدن ، بيداري كشيدن.
بيدار كننده.
بيدار شدن
بيدار شدن از خواب
بيدار باش
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains