Farsi Dictionary

W

بيست و سومين حرف الفباي انگليسي ، هرچيزي بشكل حرف

Wac

wحروف اول كلمات.nemow's ymra sproc

Wackiness

گيجي ، حواس پرتي.

Wacky

گيج ، خرف ، حواس پرت.

Wad

لا يي ، كهنه ، نمد، استري ، توده كاه ، توده ، كپه كردن ، لا يي گذاشتن ، فشردن.

Wadable

(wadeable) كپه كردني ، توده كردني ، قابل لا يه گذاري.

Waddie

(waddy)گاو چران.

Waddle

راه رفتن اردك وار، اردك وار راه رفتن ، كج و سنگين راه رفتن.

Waddler

كندرو، تلو تلو خور.

Waddy

(waddie) گاو چران ، (dy.wad): چماق بوميان استراليا.

Wade

به اب زدن ، بسختي رفتن ، در اب راه رفتن.

Wadeable

(wadable) كپه كردني ، توده كردني قابل ريه گذاري.

Wader

مرغ دراز پا، راه رونده در اب.

Wading pool

استخر كودكان.

Wafer

شيريني پنجره اي ، نان فطير.

Waff

اهتزاز پرچم يا هر چيز ديگري براي علا مت دادن ، اوه ، پيف ، خفيف ، تشر، نظر، بي ارزش.

Waffle

كلوچه يا نان پخته شده در قالب هاي دو پارچه اهني.

Waffle iron

فر يا قالب كله پزي.

Waft

روي هوايا اب شناور ساختن ، وزش نسيم ، بهوا راندن ، بحركت در اوردن.

Wafta

نفخه ، نسيم ، شناوري ، اهتزاز.

Wafter

چيز شناور بر روي هوايا اب.

Wafture

اهتزاز، تموج ، باد بزن.

Wag

جنباندن ، تكان دادن ، تكان خوردن ، جنبيدن ، تكان.

Wage

مزد، دستمزد، اجرت ، كار مزد، دسترنج ، حمل كردن ، جنگ بر پا كردن ، اجير كردن ، اجر.

Wageless

بي اجر، بي مزد.

Wager

شرط بندي كننده.

Wagger

جنباننده ، تكان دهنده.

Waggery

شوخي ، بذله گويي ، شوخي شيطنت اميز، متلك.

Waggish

شوخ و شنگ ، شوخ ، بذله گو، خنده دار، مهمل ، الواط.

Waggle

حركت كردن ، (مثل قرقره) پيچاندن ، جنباندن.

Waggly

فرفره وار، تلو تلو خور، چرخنده.

Waggon

(wagon) واگن ، ارابه ، باركش ، با واگن حمل كردن.

Wagnerian

(wagnerite) پيرو واگنر موسيقيدان الماني.

Wagnerite

(wagnerian) پيرو واگنر موسيقيدان الماني.

Wagon

(waggon)واگن ، ارابه ، باركش ، با واگن حمل كردن.

Wagon lit

واگون لي ، اطاق ترن داراي خوابگاه.

Wagon master

مسلول واگن ، رءيس قطار.

Wagoner

واگن چي ، گاراژ دار، متصدي حمل ونقل.

Wagonette

گردونه چهار چرخه يك يا چند اسبه ، واگن كوچك.

Wagtail

چاپلوسي كردن ، دم تكان دادن ، نوعي گنجشك.

Waif

مال بي صاحب (در دريا)، مال متروكه ، بچه بي صاحب ، ادم دربدر، بچه سر راهي.

Wail

شيون كردن ، ناله كردن ، ماتم گرفتن ، ناله.

Wailful

تاثر اميز، ماتمزده.

Wailing wall

ديوار قديمي اورشليم ، ديوار ندبه.

Wain

ارابه سنگين و بزرگ ، گاري ، واگن.

Wainscot

تخته جهت پوشش ديوار، با چوب (ديوار را) پوشانيدن.

Wainwright

واگن ساز، گاري ساز.

Waist

دور كمر، ميان ، كمر لباس ، كمربند، ميان تنه.

Waistband

بند تنبان ، بند زيرشلواري.

Waistcoat

جليقه ، لباس زير شبيه جليقه ، نيم تنه يا ژيلت.

Waistline

كمر، ميان ، كمربند.

Wait

صبر كردن ، چشم براه بودن ، منتظر شدن ، انتظار كشيدن ، معطل شدن ، پيشخدمتي كردن.

Wait on

(upon wait) پيشخدمتي كردن ، خدمت رسيدن و خدمت كردن.

Wait upon

(on wait) پيشخدمتي كردن ، خدمت رسيدن و خدمت كردن.

Waiter

منتظر، پيشخدمت.

Waiting list

فهرست منتظران مشاغل ، فهرست داوطلبان.

Waiting room

اطاق انتظار.

Waitress

پيشخدمت زن ، نديمه ، كلفت(kolfat).

Waive

چشم پوشيدن از، از قانون مستثني كردن.

Waiver

(حق.) ابطال ، لغو، فسخ ، صرفنظر، چشم پوشي.

Wake

بيداري ، شب زنده داري ، شب نشيني ، احياء ، شب زنده داري كردن ، از خواب بيدار كردن ، رد پا، دنباله كشتي.

Wake robin

(گ.ش.) گل شيپوري.

Wakeful

بيدار، شب زنده دار، هشيار، گوش بزنگ.

Waken

بيدار كردن ، بيدار شدن ، بيداري كشيدن.

Waker

بيدار كننده.

Wale

بافته ، راه راه ، تير افقي ، انتخاب كردن ، راه راه كردن.

Walk

راه رفتن ، گام زدن ، گردش كردن ، پياده رفتن ، گردش پياده ، گردشگاه ، پياده رو.

Walk

راه پيما، گردش كننده ، راه رونده ، راه رو.

Walk out

اعتصاب كردن ، كاري را ناگهان ترك كردن.

Walk out on

ترك گفتن ، خالي از سكنه كردن ، قال گذاشتن.

Walkaway

سهل الحصول.

Walkie-talkie

دستگاه مخابره يا راديوي ترانزيستوري كوچك.

Walking

پياده روي، قدم زدن.

Walking papers

(ticket walking) ورقه خاتمه خدمت.

Walking stick

عصا، چوبدستي ، (ج.ش.) حشره راست بال امريكايي.

Walking ticket

(papers walking) ورقه خاتمه خدمت.

Walkway

گردشگاه.

Wall

ديوار، جدار، حصار، محصور كردن ، حصار دار كردن ، ديوار كشيدن ، ديواري.

Wall hanging

تزءينات ديواري.

Wall street

مركز بانكها و سرمايه داران نيويورك.

Wallaby

(ج.ش.) كانگوروي متوسط القامه گردن قرمز.

Wallet

كيف پول ، كيف جيبي.

Walleye

(walleyed) چشم مات ، (ج.ش.) انواع مختلف اردك ماهي.

Walleyed

(walleye) چشم مات ، (ج.ش.) انواع مختلف اردك ماهي.

Wallflower

(گ.ش.) شب بوي زرد.

Wallop

(walloper)شلا ق زدن ، سخت زدن (مثل مشت زن).

Walloper

(wallop)شلا ق زدن ، سخت زدن (مثل مشت زن).

Walloping

(د.گ.) بزرگ ، عظيم ، قوي ، داراي صداي ضربت.

Wallow

غلتيدن ، در گل و لا ي غوطه خوردن.

Wallower

تلوتلو خور، غلت خور.

Wallpaper

كاغذ ديواري ، با كاغذ ديواري تزءين كردن.

Wally

(اسكاتلند) عالي ، خوب.

Wallydraigle

سست عنصر، تاثير پذير.

Walnut

گردو، گردكان ، درخت گردو، چوب گردو، رنگ گردويي.

Walrus

(ج.ش.) شير ماهي ، گراز ماهي.

Waltz

موزيك و رقص ، والس ، والس رقصيدن ، وابسته به والس.

Wamble

احساس تهوع كردن ، چرخ خوردن ، تلو تلو، دور چرخاندن ، دور زدن.

Wampum

(wampumpeag) صدف براق و زيبايي كه سرخ پوستان امريكايي بجاي پول مصرف ميكردند، (ز.ع.) پول.

Wampumpeag

(wampum) صدف براق و زيبايي كه سرخ پوستان امريكايي بجاي پول مصرف ميكردند، (ز.ع.) پول.

Wan

(wand) رنگ پريده ، كم خون ، زرد، كم رنگ ، رنگ پريده شدن يا كردن.

wage earner

نان آور - حقوق بگير

wages

مزذ

wages

مزد

wailing

شيون - ناله

waiting

انتظار

waived

چشم پوشي - معاف شده

Wake up

بيدار شدن

wake up 

بيدار شدن از خواب

wake-up call

بيدار باش

walk path

مسير پياده روي

walk up

قدم زدن - راه رفتن

walkman

واکمن

walled

ديواره

wallets

کيف پول

walls

ديوار

wander off

سرگردان

wandering

سرگردان

wanders

سرگردان

wanted

ميخواستم

wants

ميخواهد

warding

دفع

wards

بخش

warm compress

کمپرس گرم

warm-up

گرم کردن

warned

هشدار داد

Warranting 

ضمانت

wartime

در زمان جنگ

washing

شست و شو

washing machine

ماشين لباسشويي

washing up liquid

مايع شستشو

washing-up liquid

مايع شستشو

wasted

به هدر رفته

wastewater

فاضلاب

Wasting

اتلاف

watch for

براي تماشا

watch it

تماشاي آن

watching

تماشا

water intake

مصرف آب

water tank

مخزن آب

waved

دست تکان داد

waveform

شکل موج

wavering

مردد - متزلزل

Waves

امواج

ways

راه

WBC

World Boxing Council

weak point

نقطه ضعف

weak-kneed

بي اراده

weakened

ضعيف - ضعيف شده

weaknesses

نقاط ضعف

weakpoint

نقطه ضعف

Weapons

سلاح

Wear and tear

ساييدگي و پاره گي

wear up

لباس پوشيدن

wearable

پوشيدني

wearying

خسته

weavers

بافندگان

weaving

بافندگي

webinar

وبينار - سمينار آنلاين

website

پایگاه وب - سایت وب

wedding

عروسي

wedges

قاچ

weeding

وجين

Weeks

هفته

weeping

گريه

weighed

وزد

weighed

وزن

weighing

وزن

Weighting

توزين

welcoming

استقبال

welcoming quality

کيفيت استقبال

welding

جوشکاري

well adjusted

به خوبي تنظيم شده

well being

خوب بودن

well defined

به خوبي تعريف شده

well digger

حفار چاه

well-being

تندرستي

well-paid

خوش پرداخت - حقوق خوب

well-rounded

گرد

went down

رفت پايين

WFP

برنامه جهانی غذا

WFP

World Food Programme

what a shame

چه شرم آور

what kind

چه نوع

what the hell

چه جهنم

Wheat grass

علف گندم

wheezing

خس خس کردن - با صدا نفس کشيدن

whelming

تفکر

whereabouts

کجا - محل

which of

که از

whining

ناله

whip up

شلاق زدن

whipped

شلاق زدن

whirling

چرخان

whirlpools

گرداب

whisper quiet

زمزمه آرام

whispered

زمزمه

whistles

سوت زدن

whizz

صداي تند و تيز

whole heart

تمام قلب

wholegrain

سبوس دار

Keyword

Criteria