قي كردن ، استفراغ كردن ، برگرداندن ، هراشيدن.
قي پي درپي ، اوغ زني ، استفراغ پياپي.
ماده مستفرغه ، ماده قي شده.
استفراغ
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains