Farsi Dictionary

Voice

واك ، صدا، صوت ، اوا، باصدا بيان كردن.

Voice

صدا، ادا كردن.

Voice

صدا، ادا كردن.

Voice frequency

بسامد صدايي.

Voice frequency

بسامد صدايي.

Voice grade channel

مجراي از درجه صدايي.

Voice grade channel

مجراي از درجه صدايي.

Voice operated

با كار افت صدايي.

Voice operated

با كار افت صدايي.

Voice operated device

دستگاه با كار افت صدايي.

Voice operated device

دستگاه با كار افت صدايي.

voicemail

پست صوتي

Keyword

Criteria