Farsi Dictionary

Viva

حرف ندا حاكي از حسن نيت و دعاي خير، زنده باد.

Viva voce

زباني ، شفاهي ، شفاها، امتحان شفاهي.

Vivace

سرزنده ، زرنگ ، خوشحال.

Vivacious

با نشاط، سرزنده ، مسرور، داراي سرور و نشاط.

Vivacity

سرزندگي ، چالا كي ، نشاط، نيروي حياتي ، زور.

Vivandiere

اغذيه فروش ارتش.

Keyword

Criteria