Farsi Dictionary

Vault

طاق ، گنبد، قپه ، سردابه ، هلا ل طاق ، غار، مغاره ، گنبد يا طاق درست كردن ، جست زدن ، پريدن ، جهش.

Vaulter

طاق زن ، طاق نماساز، گنبد ساز، جهش كننده.

Vaulty

طاقدار، گنبدار، شبيه طاق.

Keyword

Criteria