Farsi Dictionary

Unhand

رها كردن ، ول كردن ، از دست دادن ، از دست باز كردن.

Unhandsome

نازيبا، زشت ، ناصواب ، نامطبوع ، نامناسب.

Unhandy

مشكل بدست امده ، ناراحت ، نامناسب براي حمل ونقل ، دور از دسترس.

Keyword

Criteria