روند، متمايل شدن ، تمايل داشتن ، منجر شدن به ، خم شدن ، تمايل ، چرخش ، انحراف ، خميدگي ، مسير، استيل ، سبك ، روش ، (مع.) جهت ، طرف ، سو.
مته حفاري معدن وجراحي ، بامته سوراخ كردن ، حيله گر، تله ، حيله ، بدام انداختن.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains