Farsi Dictionary

Transmission

انتقال ، عبور، ارسال ، سرايت ، اسبابي كه بوسيله ان نيروي موتور اتومبيل بچرخهامنتقل ميشود، فرا فرستي ، فرا فرستادن ، سخن پراكني.

Transmission

مخابره ، مخابرات ، ارسال.

Transmission error

خطاي مخابره.

Transmission line

خط مخابره اي.

Transmission rate

نرخ مخابره ، سرعت مخابره.

Keyword

Criteria