Farsi Dictionary

To

بسوي ، سوي ، بطرف ، روبطرف ، پيش ، نزد، تا نسبت به ، در،دربرابر، برحسب ، مطابق ، بنا بر، علا مت مصدر انگليسي است.

To and fro

پس وپيش ، عقب وجلو رفتن.

To be

اينده ، مربوط باينده.

To do

هياهو، شلوغي ، ازدحام.

To wit

يعني ، بعبارت ديگر، في المثل.

Toad

(ج.ش.) غوك ، وزغ.

Toadeater

چاخان ، متملق.

Toadfish

(ج.ش.) ماهي دهان گشاد دريايي.

Toadflax

(گ.ش.) كتان وحشي ، گل كتاني.

Toadstool

(گ.ش.) قارچ سمي.

Toady

چاپلوس ، متملق ، كاسه ليس ، مداهنه كردن.

Toadyism

چاپلوسي ، تملق ، مداهنه ، كاسه ليسي.

Toast

نان برشته ، باده نوشي بسلا متي كسي ، برشته كردن (نان)، بسلا متي كسي نوشيدن ، سرخ شدن.

Toaster

نوشنده بسلا متي كسي ، نان برشته كن ، سرخ كننده ، برشته كننده.

Toastmaster

(در مهماني) كسي كه ناطقين بعد از صرف شام را معرفي ميكند.

Toastmistress

بانوي معرفي كننده ناطق سر ميز غذا.

Tobacco

تنباكو، توتون ، دخانيات.

Tobacconist

تنباكو فروش ، توتون فروش ، توتونچي.

Toboggan

سورتمه دراز و باريك ، با سورتمه رفتن.

Tobogganer

سورتمه سوار.

Tobogganist

سورتمه سوار.

Toby

كفل ، سرين ، لنبر، خيابان ، جاده اصلي ، راه زني.

Tocher

جهيزيه ، جيهزيه دادن ، جهاز دادن.

Tocology

(tokology=) علم مامايي ، مبحث زايمان ومامايي.

Tocsin

زنگ ، اژير، سوت يا زنگ خطر.

Tod

بوته ، شاخ وبرگ ، واحد قديمي وزن.

Today

امروز.

Toddle

تاتي كردن ، تاتي ، كودك تازه براه افتاده.

Toddler

كودك تازه براه افتاده ، كودك نو پا.

Toddy

شيره خرما كه در ساختن عرق خرمابكار ميرود، عرق خرما كه بااب گرم مخلوط شود.

Toe

پنجه ، انگشت پاي مهره داران ، جاي پا، با انگشت پا زدن يا راه رفتن.

Toe box

چرم لا يه سرپنجه كفش.

Toe crack

شكاف جدار سم اسب.

Toe dance

رقص روي نوك پا، رقاصه روي نوك پا.

Toehold

(در كوهنوردي) محل استقرار پنجه پا، جاي پا، نفوذ كم

Toeless

بدون پنجه.

Toenail

ناخن انگشت پا.

Toeplate

نعل پنجه كفش.

Toff

شخص اقا منش وخوش لباس.

Toffee

تافي ، اب نبات شامل شكر زرد وشيره.

Toffy

تافي ، اب نبات شامل شكر زرد وشيره.

Toft

عرصه خانه ومتعلقات ان ، خانه رعيتي ، بلندي ، پشته ، تپه كوچك.

Tog

(ز.ع.) جامه پوشاندن ، لباس پوشيدن ، جامه.

Toga

جبه ، ردا، رداي بي استين ، لباس رسمي قضات.

Together

با، باهم ، بايكديگر، متفقا، با همديگر، بضميمه ، باضافه.

Toggery

رخت ، جامه ، ملبوس ، يراق ودهانه اسب ، (درجمع) لباس فروشي.

Toggle

ميخ يا پيچ اتصالي حلقه زنجير، ميله عرضي انتهاي زنجيريابندبراي پيچاندن وكنترل ان.

Toggle

ضامن.

Toggle flip flop

الا كلنگ ضامني.

Toggle switch

گزينه ضامني.

Togs

ملبوس ، جامه.

Togtherness

اتفاق ، باهمي.

Toil

رنج ، محنت ، كار پر زحمت ، كشمكش ، ستيز، پيكار، مجادله ، بحث وجدل ، محصول رنج ، زحمت كشيدن ، رنج بردن ، تور ياتله ، دام.

Toile

كرباس ، پارچه كتان نازك.

Toiler

زحمتكش ، رنجبر.

Toilet

توالت ، ارايش ، بزك ، ميز ارايش ، مستراح.

Toiletry

ارايش ، بزك ، لوازم ارايش ، اسباب توالت.

Toilette

توالت ، ارايش ، بزك ، ميز ارايش ، مستراح.

Toilful

پرزحمت ، زحمتكش ، ساعي.

Tokay

انگور سفيد يا ارغواني بيضي ، شراب شيرين مجارستان.

Token

نشانه ، نشان ، علا مت ، نشاني ، يادگاري ، رمز، معجزه ، علا مت رمزي ، كلمه رمزي ، علا مت مشخصه ، يادگار، يادبود، اجازه ورود، بليط ورود.

Token

نشانه.

Tokology

(tocology=) علم مامايي ، مبحث زايمان ومامايي.

Tolbooth

گيشه دريافت عوارض راه ، نواقل ، زندان ، تالا ر (پذيرايي).

Told

(زمان ماضي واسم مفعول فعل tell)، گفته شده.

Tole

حلبي منقوش وجلا دار.

Toledo

شهر تولدو، شمشير ابدار مصنوع تولدو.

Tolerability

قابليت پذيرش.

Tolerable

قابل تحمل ، نسبتا خوب ، ميانه ، متوسط، قابل قبول ، مدارا پذير.

Tolerable

تحمل پذير، قابل تحمل.

Tolerance

تحمل ، تاب.

Tolerance

مدارا، سعه نظر، اغماض ، تحمل ، بردباري ، (طب) قدرت تحمل نسبت بدارو يا زهر.

Tolerant

بامدارا، مدارا اميز، ازادمنش ، ازاده ، داراي سعه نظر، شكيبا، اغماض كننده ، بردبار، شخص متحمل.

Tolerantly

بامدارا، مدارا اميز، ازادمنش ، ازاده ، داراي سعه نظر، شكيبا، اغماض كننده ، بردبار، شخص متحمل.

Tolerate

تحمل كردن ، برخورد هموار كردن ، طاقت داشتن ، مدارا كردن.

Tolerate

تحمل كردن ، تاب اوردن.

Toleration

مدارا، بردباري ، تحمل ، ازادي ، ازادگي ، ازادمنشي.

Toll

باج ، باج راه ، راهداري ، نواقل ، عوارض ، تحمل خسارت ، تعداد تلفات جنگي ، ضايعه ، صداي طنين زنگ ياناقوس ، طنين موزون ، باصداي ناقوس يا زنگ اعلا م كردن.

Toll

باج ، هزينه.

Toll call

(ز.ع.- امر.) مخابره تلفني خارج شهري.

Tollbooth

گيشه دريافت عوارض راه ، نواقل ، زندان ، تالا ر (پذيرايي).

Tollgate

باجداري ، محل پرداخت عوارض.

Tollhouse

باجداري ، محل پرداخت عوارض.

Tollman

مامور نواقل ، راهدار.

Tollway

باجراه.

Tom

مخفف اسم توماس ، جنس نر، گربه نر (tomcat).

Tom collins

نوعي مشروب الكلي مركب از جين واب وغيره.

Tom thumb

شخص كوتوله ، شخص بي اهميت.

Tom tom

طبل سرخ پوستان ، كوس ، طبل زدن.

Tomahawk

با تبر زين زدن ، تبرزين.

Tomato

(گ.ش.) گوجه فرنگي.

Tomb

گور، ارامگاه ، قبر، در گرو قرار دادن ، مقبره.

Tombac

مسبار، مطلا ، فلز زرورق.

Tombless

بي ارامگاه ، گورگم.

Tombola

نوعي قمار شبيه لوتو.

Tomboy

دختر پسروار.

Tomboyish

(دختر) مثل پسرها.

Tombstone

سنگ قبر.

Tomcat

گربه نر.

Tome

جلد، جلد بزرگ ، مجلد، دفتر، كتاب قطور.

to be willing to

تمايل به - قادر به

to commit

ارتکاب - مشارکت

to die

مردن - براي مردن

to do list

فهرست کارها

To Look up

نگاه کردن - گشتن

to promise

قول دادن

To quit

تمام کردن - ترک کردن يک عادت - اتمام کار

to seek

به دنبال

To taste

چشيدن - طعم

Toads

وزغ

today in history

امروز در تاريخ

Toe ring

حلقه انگشت پا

toes

انگشتان پا

tofu

توفو - نوعي پنير

togetherness

با هم

toilsome

پرزحمت

Tombs

آرامگاه

toner

تونر (جوهر پرينتر)

too often

اغلب

top-down

بالا به پايين

topical

موضعی

toppled

سرنگون

toppling down 

سقوط

torn down

پاره کردن

torpor

مرگ کاذب

torrential

سيلابي

tossed

پرتاب

touch up

لمس کردن

toughest

سخت ترين

toughness

سفتي

towards

طرف

toxicity

سميت

toxicological

سم شناسي

Keyword

Criteria