Farsi Dictionary

Swell

باد كردن ، اماس كردن ، متورم كردن ، باد غرور داشتن ، تورم ، برجستگي ، برجسته ، شيك ، زيبا (د.گ.- امر.) عالي

Swell butted

داراي ته گنده ، داراي كفل بزرگ.

Swelled head

خودخواه ، داراي عقايد بزرگ ، خود فروش.

swelling

تورم - بادکردن

Keyword

Criteria