خيره نگاه كردن ، رك نگاه كردن ، از روي تعجب ويا ترس نگاه كردن ، خيره شدن.
مات ومبهوت ، داراي نگاه خيره.
پيرمرد، راهب ، معلم (در كليساي ارتودوكس).
خيره
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains