Farsi Dictionary

Spoon

قاشق ، چمچه ، با قاشق برداشتن ، (ز.ع.) بوس وكنار كردن

Spoon feed

باقاشق غذا دادن.

Spoonerism

اشتباه در تلفظ حروف ، تعويض حروف در تلفظ برحسب تصادف ، لقلقه.

Spooney

(spoony) لوس ، احمق ، اهل بوس وكنار، احمقانه.

Spoonful

باندازه يك قاشق.

Spoony

(spooney) لوس ، احمق ، اهل بوس وكنار، احمقانه.

Keyword

Criteria