Farsi Dictionary

Source

چشمه ، سرچشمه ، منبع ، منشاء ، مايه مبداء ، ماخذ.

Source

منبع ، منشاء.

Source computer

كامپيوتر منبع.

Source data

داده هاي منبع.

Source document

سند منبع.

Source language

زبان منبع.

Source program

برنامه منبع.

Source routine

روال منبع.

Keyword

Criteria