Farsi Dictionary

Scratch

خراشيدن ، خاراندن ، خط زدن ، قلم زدن ، خراش ، تراش.

Scratch

خراش ، خراشيدن ، خط زدن ، چركنويس.

Scratch line

خط شروع مسابقه.

Scratch paper

كاغذ يادداشت ، كاغذ مسوده ، كاغذ سياهه.

Scratch tape

نوار چركنويس.

Scratcher

خراشنده.

Scratchpad

دفترچه چركنويس ، چركنويس.

Scratchpad memory

حافظه چركنويسي.

Scratchy

خراش دار.

Keyword

Criteria