Farsi Dictionary

Ritual

تشريفات مذهبي ، ايين پرستش ، تشريفات.

Ritualism

تشريفات دوستي.

Ritualist

ويژه گر تشريفات مذهبي ، وابسته به تشريفات.

Ritualization

انجام شعاءر ديني ، تشريفاتي كردن.

Ritualize

رسمي و تشريفاتي كردن ، شعاءر ديني رابجا اوردن ، قاءل به تشريفات شدن.

ritualistic

تشريفات

rituals

آداب و رسوم

Keyword

Criteria