Farsi Dictionary

Respect

رابطه ، نسبت ، رجوع ، مراجعه ، احترام ، ملا حظه ، احترام گذاشتن به ، محترم داشتن ، بزرگداشت ، بزرگداشتن.

Respectability

احترام.

Respectable

محترم ، قابل احترام ، ابرومند.

Respectful

مودب ، با ادب ، پر احترام ، ابرومند.

Respective

مربوطه ، بترتيب مخصوص خود، نسبي.

Respectively

بترتيب.

Respectably

محترمانه

respectfully

با احترام

Keyword

Criteria