Farsi Dictionary

Relieve

خلا ص كردن (از درد و رنج و عذاب)، كمك كردن ، معاونت كردن ، تخفيف دادن ، تسلي دادن ، فرو نشاندن ، بر كنار كردن ، تغيير پست دادن ، برجستگي ، داشتن ، بر جسته ساختن ، ريدن.

relieved

رها

Keyword

Criteria