Farsi Dictionary

Regard

ملا حظه ، مراعات ، رعايت ، توجه ، درود، سلا م ، بابت ، باره ،نگاه ، نظر، ملا حظه كردن ، اعتنا كردن به ، راجع بودن به ، وابسته بودن به ، نگريستن ، نگاه كردن ، احترام.

Regardant

نگاه كننده به عقب ، ملا حظه كننده ، با ارزش.

Regarding

عطف به ، راجع به ، در موضوع.

Regardless

صرفنظر از، با وجود عليرغم.

regarded

در نظر گرفته

regards

توجه - احترام

Keyword

Criteria