باز خريدن ، از گرو در اوردن ، رهايي دادن.
باز خريدني ، قابل در اوردن از گرو.
فديه دهنده ، رهايي بخش ، نجات دهنده ، باز خريدگر.
بازخريد
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains