Recur |
عود كردن ، تكرار شدن ، دور زدن ، باز رخدادن. |
Recurrence |
باز رخداد، باز گشت ، رويدادن مجدد، عود. |
Recurrenge |
برگشت ، عود، وقوع مكرر. |
Recurrent |
برگردنده ، عود كننده. |
Recurrent |
عود كننده ، راجعه ، بازگشت كننده ، باز رخدادگر. |
Recursion |
بازگشت. |
Recursive |
بازگشتي. |
Recursive function |
تابع بازگشتي. |
Recursive procedure |
رويه بازگشتي. |
Recursive routine |
روال بازگشتي. |
Recursive subroutine |
زير روال بازگشتي. |
Recursivity |
بازگشتي بودن ، خاصيت بازگشت. |
Recurvate |
برگشته ، كج ، داراي راس منحني ، برگشته كردن. |
Recurve |
برگشته كردن ، كج كردن. |
recurring |
تکرارشونده - مکرر |