لرزيدن ، تكان خوردن ، لرزش داشتن ، بهيجان امدن ، مرتعش شدن ، لرزش ، لرزه.
لرزنده ، مرتعش ، ملخ ، عضو فرقه كويكر.
تفنگ چوبي بچگانه.
لرزان.
معتقدات فرقه' كويكر' پروتستان.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains