Farsi Dictionary

Puck

جن ، بچه شيطان ، سيخونك زدن.

Pucka

(pukka) (درهند) خوب ، تمام عيار، محكم ، بادوام ، ساخته شده.

Pucker

(puchery) چروك ، چين ، جمع شدگي ، چروك شدن ، درهم كشيدن.

Puckish

شيطان.

pucker up

چروک کردن

Keyword

Criteria