Farsi Dictionary

Prover

اثبات كردن ، محقق كردن ، ثابت كردن ، (در چاپخانه) نمونه گرفتن محك زدن.

Proverb

مثل ، ضرب المثل ، گفتار حكيمانه ، مثل زدن.

proverbial 

ضرب المثلي

Keyword

Criteria