منع كردن ، ممنوع كردن ، تحريم كردن ، نهي.
منع ، نهي ، تحريم ، ممانعت ، قدغن ، صدور حكم منع.
ممنوعيت ، منع.
طرفدار منع مسكرات.
(prohibitory) منعي ، گران ، جلوگيري كننده.
(prohibitive) منعي ، گران ، جلوگيري كننده.
ممنوع
منع
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains