Farsi Dictionary

Preside

كرسي رياست را اشغال كردن ، رياست كردن بر، رياست جلسه را بعهده داشتن ، اداره كردن هدايت كردن ، سرپرستي كردن.

Presidency

رياست ، نظارت ، مقام يا دوره رياست جمهوري.

President

رءيس ، رءيس جمهور، رءيس دانشگاه.

Presidential

وابسته به رياست جمهور.

Presidential government

حكومت جمهوري.

Presidentship

مقام رياست جمهور.

Keyword

Criteria