Farsi Dictionary

Popular

محبوب ، وابسته بتوده مردم ، خلقي ، ملي ، توده پسند، عوام.

Popular front

اءتلا ف احزاب دست چپي وميانه رو (درمقابل حزب اكثريت)، جبهه ملي.

Popularity

جلب محبوبيت عامه ، محبوبيت ، معروفيت.

Popularization

اشتهار، تعميم ، محبوب سازي.

Popularize

مورد پسند عامه كردن ، معروف ومشهور كردن.

Popularizer

مشهور ومتداول كننده.

Keyword

Criteria