Farsi Dictionary

Plague

افت ، بلا ، سرايت مرض ، طاعون ، بستوه اوردن ، ازار رساندن ، دچار طاعون كردن.

Plaguer

مزاحم ، مبتلا به طاعون كننده.

Plaguey

(plaguy) طاعوني ، طاعون وار، ازاررسان ، تصديع اور.

plagued

بيماري فراگير - گرفتاري

Keyword

Criteria