چوبي كه كهنه يا پشم بر سر ان مي پيچند ومانند جارو بكار ميبرند، با چوب گردگيري پاك كردن (اطاق وغيره)، پاك كردن.
باكهنه پاك كردن ، از وجود دشمن پاك كردن.
افسرده بودن ، افسرده كردن ، دلتنگ كردن.
موتور گازي
افسرده - دلتنگ
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains