نمونه ، مدل ، مدل سازي.
مدل ، نمونه ، سرمشق ، قالب ، طرح ، نقشه ، طرح ريختن ، ساختن ، شكل دادن ، مطابق مدل معيني در اوردن ، نمونه قرار دادن.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains