اندازه ، پيمانه ، مقياس ، واحد، ميزان ، حد، پايه ، درجه ، اقدام ، (شعر) وزن شعر، بحر، اندازه گرفتن ، پيمانه كردن ، سنجيدن ، درامدن ، اندازه نشان دادن ، اندازه داشتن.
اندازه ، اندازه گرفتن ، سنجدين.
مناسب وبرابر بودن.
شمرده.
بي شمار.
اندازه گيري ، اندازه ، سنجش.
اندازه گيري ، سنجش.
مقياس ها
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains