List |
فهرست ، صورت ، جدول ، سجاف ، كنار، شيار، نرده ، ميدان نبرد، تمايل ، كجي ، ميل ، در فهرست وارد كردن ، فهرست كردن ، در ليست ثبت كردن ، شيار كردن ، اماده كردن ، خوش امدن ، دوست داشتن ، كج كردن. |
List |
سياهه. |
List price |
فهرست قيمت اجناس ، فهرستي كه در ان قيمت اجناس يا اگهي وياكالا هاي تجارتي رانوشته اند، قيمت فاكتور. |
List processing |
ليست پردازي. |
Listel |
(م.م.) كناره ، حاشيه ، باريكه ، راه راه. |
Listen |
شنيدن ، گوش دادن ، پذيرفتن ، استماع كردن ، پيروي كردن از، استماع. |
Listen in |
استراق سمع كردن (بوسيله تلفن وغيره). |
Listener |
مستمع ، گوش دهنده ، شنونده. |
Lister |
حاشيه دوز، سجاف دوز، ماشين خيش يا شيار، قاري. |
Listing |
سجاف ، اسم نويسي ، فهرست نويسي ، خيش كني. |
Listing |
سياهه برداري. |
Listless |
بي ميل ، بي توجه. |
listening |
گوش دادن |