Farsi Dictionary

List

فهرست ، صورت ، جدول ، سجاف ، كنار، شيار، نرده ، ميدان نبرد، تمايل ، كجي ، ميل ، در فهرست وارد كردن ، فهرست كردن ، در ليست ثبت كردن ، شيار كردن ، اماده كردن ، خوش امدن ، دوست داشتن ، كج كردن.

List

سياهه.

List price

فهرست قيمت اجناس ، فهرستي كه در ان قيمت اجناس يا اگهي وياكالا هاي تجارتي رانوشته اند، قيمت فاكتور.

List processing

ليست پردازي.

Listel

(م.م.) كناره ، حاشيه ، باريكه ، راه راه.

Listen

شنيدن ، گوش دادن ، پذيرفتن ، استماع كردن ، پيروي كردن از، استماع.

Listen in

استراق سمع كردن (بوسيله تلفن وغيره).

Listener

مستمع ، گوش دهنده ، شنونده.

Lister

حاشيه دوز، سجاف دوز، ماشين خيش يا شيار، قاري.

Listing

سجاف ، اسم نويسي ، فهرست نويسي ، خيش كني.

Listing

سياهه برداري.

Listless

بي ميل ، بي توجه.

listening

گوش دادن

Keyword

Criteria