Farsi Dictionary

Lily

(گ.ش.) سوسن سفيد، زنبق ، زنبق رشتي.

Lily livered

جبون ، بزدل ، ترسو.

Lily of the valley

(گ.ش.) زنبق الوادي ، گل برف ، موگه بهار.

Lily pad

برگ شناور زنبق ابي.

Lily white

سفيد چون زنبق ، خيلي سفيد.

Keyword

Criteria