Farsi Dictionary

Lair

محل استراحت جانور، كنام ، لا نه ، گل ، لجن ، گل الود كردن ، استراحت كردن ، بلا نه پناه بردن.

Laird

(اسكاتلند) صاحب زمين ، ملا ك ، خرده مالك ، ملا ك اسكاتلندي.

Keyword

Criteria