Farsi Dictionary

Jail

حبس ، زندان ، محبس ، حبس كردن.

Jailbird

محبوس ، جنايتكار، زنداني.

Jailbreak

فرار از زندان ، گريختن از محبس (بازور).

Jailer

(jailor) زندانيان.

Jailor

(jailer) زندانيان.

Keyword

Criteria