برگشتگي ، برگرداني ، بالعكس كردن ، سوء تعبير، انحراف ، سخن واژگون ، قلب عبارت ، معكوس كردن نسبت.
بدون استخوان پشت ، بدون ستون فقرات ، بي مهره ، غير ذيفقار، (مج.) نااستوار، بي عزم.
معكوس كننده ، بر گرداننده.
نگاه معکوس
وارونه
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains