Intercom |
(system intercommunication) دستگاه مخابره داخل ساختمان. |
Intercommunicate |
مرتبط بودن با، مراوده داخلي داشتن ، مبادله كردن ، اميزش كردن ، معاشرت كردن ، داراي مراوده. |
Intercommunication |
ارتباط، رابطه يا مخابره بين چند مركز. |
Intercommunication system |
ارتباط بوسيله ميكروفون و بلندگو، سيستم ارتباط بين اطاقهاي يك اداره بوسيله بلندگو. |
Intercommunion |
اميزش ، مراوده ، ارتباط مشترك ، اقدام مشترك. |