با قشر و پوست پوشاندن ، داراي پوشش سخت كردن ، قشر تشكيل دادن ، (بر روي).
(incrustment) پوسته ، قشر، پوشش ، اندود، نماي مرمر.
(incrustation) پوسته ، قشر، پوشش ، اندود، نماي مرمر.
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains