Farsi Dictionary

Idol

بت ، صنم ، خداي دروغي ، مجسمه ، لا ف زن ، دغل باز، سفسطه ، وابسته به خدايان دروغي وبت ها، صنم ، معبود.

Idolatrous

مربوط به بت پرستي و كفر.

Idolatry

بت پرست.

Idolization

پرستش ، بت سازي.

Idolize

بت ساختن ، صنم قرار دادن ، پرستيدن ، بحد پرستش دوست داشتن.

Keyword

Criteria