Farsi Dictionary

Hog

خوك ، گراز، خوك پرواري ، بزور گرفتن.

Hog tie

(امر.) چهاردست وپا رامحكم بستن ، عاجز ودرمانده كردن ، از كار افتادن.

Hogback

گوژپشت ، قوزي.

Hogfish

(ج.ش.) گراز دريايي ، يكنوع عقرب ماهي.

Hoggish

خوك مانند، خوك صفت.

Hogwash

گنداب اشپزخانه ، چيز بي معني وبيمزه.

Keyword

Criteria