پيچ وخميدگي ، گرفتاري ، مانع ، محظور، گير، تكان دادن ، هل دادن ، بستن (به درشكه وغيره)، انداختن.
اسب را يراق كردن ، خفت زدن به (حيوان).
سرجاده ايستادن وباشست جهت خود را نشان دادن (براي سواري مفتي)، مسافرت مفتي.
سواري مجاني
Keyword
Criteria Exact word Starts with Contains